عید مبعث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
آن شب سكوت خلوت غار حرا شكست با آن شكست، قامت لات و عزا شكست آمد به گوش ختم رسـولان نـدا بخــوان مُهر سكوت لعـل بشر زان نــدا شكست با خواندن نخــوانده الـفبا طلسم جهـــل در سرزمين ركن و مقام عصا شكست آدم به باغ خـــلـــد خــدا را سپاس گفت تا سدّ ظلم و فـــقــر به ام القـرا شكست نوح نبى به ساحل رحمت رسيد و خورد طوفان به پاس حرمت خيرالورا شكست بر تخت گل نشست در آتش خليـل حق تا خــتـــم الانـبيا گل لبخـنــد را شكست عيسى مسـيــح مُهر نبــوّت به او سپرد زيرا كه نيست دين ورا تا جـزا شكست آمد برون ز غـــــار حـرا ميــر كائنات آن سان كه جــام خـندۀ باد صبا شكست در خانه رفت و ديد خديـجه كه مىدهد از بوى خويش مُشك غزال ختا شكست بر دور خويش كهنه گليمى گرفت و خفت آمد ندا كه داد به خــوابش نــدا شكست يا «ايّها المدّثر»ش آمد به گوش و گفت بايد كه سدّ درد ز هــر بيـنــوا شكـست قانون مرگ زنده به گوران به گـوركن كز مرگ دختران نرسد بر بقــا شكست آمـــاده بهـــر گفتن تكــبــيــر كـن بلال چون مىدهد به معركه خصم دغا شكست اينك به خلــق دعــوت خود آشكــار كن هرگز نمیخورد به جهان دين ما شكست برخيز و بت شكن كه على دستيار توست كز بت نمىخورد على مرتضى شكست طعن ابى لهب نكــــنــد رنجه خـاطرت كو مىخورد ز آيه «تبّت يـدا» شكست « ژوليده» گفت از اثـر وحى ذات حق آن شب سكوت خلوت غار حرا شكست |